

ارسال رایگان برای تمامی کتابهای سایت

|
||||||||||
راهـنمـایـی : در صورتی که قصد خرید محصولات بیشتری را دارید بر روی گزینه «بازگشت به فروشگاه و افزودن محصول» کلیک کنید تا به فروشگاه برگشته و با کلیک روی گزینه خرید دیگر محصولات آنها را به سبد خرید خود افزوده و سپس خرید خود را نهایی کنید. در صورتی که قصد خرید تنها همین محصول را دارید ، با کلیک روی «نهایی کردن خرید» خرید خود را مرحله به مرحله تکمیل کنید . |
نفوذ در موساد
برچسب :
کد کتاب :2300343
موضوع: پدیدآورنده: صالح مرسی
مترجم : سیدمهدی نورانی
قیمت : 36,000 تومان
درباره کتاب:
عنوان : مجموعه خانه عنکبوت / جلد اول/ نفوذ در موساد
نویسنده : صالح مرسی
مترجم : سیدمهدی نورانی
ناشر: نشر شهید کاظمی
شابک: 3-38-8200-600-978
قطع : رقعی
نوع جلد : شومیز
تعداد صفحات : 368 صفحه
مجموعه رمانهای خانه عنکبوت، روایت داستانی جوانان میهنپرست جهان عرب است که ایستادگیشان، شکست ناپذیری سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را به افسانهای بیاساس بدل کرده و سست بودن این خانه را در مقابل دیدگان جهانیان به تصویر کشیده است. رمان که براساس ماجرایی واقعی است، داستان جوانی مصری است که با هویتی جعلی برای نفوذ در اسرائیل انتخاب میشود و حوادثی هیجان انگیز و پرفراز و نشیب را رقم میزند.
برشی از کتاب:
*ترس عزیز جبالی از شریفه الهجان بی مورد نبود و احتمال اینکه او در جستجوی برادرش برآید، فراوان بود. شریفه حداقل کاری که میتوانست انجام دهد، چاپ آگهی در ستون گمشدههای روزنامهها بود؛ آن هم در شرایطی که همه روزنامهها و نشریات مصری توسط سازمان موساد خریداری و بایگانی میشد؛ آن هم به وسیله جاسوسانی که حتی در هیئت کارگران فرودگاهها کار میکردند. عزیز اندیشید اگر شریفه عکس رأفت را در یکی از روزنامهها منتشر کند و زیر عکس نام حقیقی او را بنویسند و از او بخواهد که به خانه و خانواده خود برگردد و پس از آن، یکی از افراد اسرائیل در هر جایی از دنیا با رأفت روبرو شود، چه بلایی ممکن است بر سر او بیاید؟
*مرد یهودی به درجهای از مستی میرسید که زبانش باز میشد و در همین زمان، هوشیاری جوان به نهایت خود میرسید؛ زیرا این موجود دائمالخمر، سرّیترین مسائل امنیتی اسرائیل را برملا میکرد. رأفت در یکی از نامههای سرّی خود نوشت: «... بعد از چند جام که بالا کشید، نمیتوانستم تشخیص بدهم که این مرد تنومند، زنده است یا مرده. تنها نشانه زنده بودن او، نفس کشیدنش بود... نمیتوانستم بدانم که او خواب است یا بیدار، از روی اراده سخن میگوید یا اینکه کلمات، بیاراده از دهان او خارج میشوند... کافیست یک سؤال از او بپرسم تا او به طور کامل صحبت کند؛ گویی ضبط صوتی است که دکمه آن را فشار داده باشی.
*چند ساعت پیش، تلگرافی فوری و رمزدار رسیده بود. در آن ساختمان یک نفر در انتظار مرد مسافر بود. نامهای که صبح دیروز از تل آویو ارسال شده بود، موضوع جلسه بود.
نامه اطلاعات شگفتانگیزی را در برداشت که بسیار غیرقابل تصور بود.
منبع اطلاعات به سرگرد جادوسکی نسبت داده شده بود که عضو هیئت ستاد ارتش اسرائیل بود. نامه حاوی اخباری از حمله سهگانه اسرائیل، انگلیس و فرانسه در چند روز آینده بود.
در حقیقت این نامه حاوی اطلاعات سرّی بود که یک روز قبل به مصر رسیده و از سوی دو منبع در پاریس ارسال شده بود.
آخرین کلماتی که در نامه آمده بود، این بود: «نمیدانم چه کنم اگر به خدمت سربازی دعوت شوم. آیا ممکن است علیه کشورم سلاح به دست بگیرم؟ که در این صورت خداوند بزرگ مرا بیامرزد.
محصولات مشابه
نظرات
شما اولين نفري باشيد كه نظر ارسال مي كند.